نوشته اصلی توسط
فرحناز_ص
4ساله ازدواج کردم شوهرم از همون اول در همه مسایل کم میذاشته. از جمله مسایل عاطفی ،مسایل مالی و خرجهایی که معمولا همه موقع ازدواج برای همسرشون میکنند مثل خرید حلقه و پول محضر و ...الان هم نفقه و خرجی من و بچه ها رو اصلا نمیده ،خانواده ثروتمندی داره که اصلا تابحال دست توی جیبشون نبردند و الان پول درمان و دکتر من و دو بچم رو هم بابام میده البته بعلاوه پول مایحتاج خونه و حتی پوشک بچه ها و اجاره و رهن خونمون و بجز اینها موقع ازدواج حدود 50ملیون تومان وام و...برای شوهرم جور کرده بود که در واقع شوهرم الان 50میلیون بدهکاره و اصلا به روی خودش هم نمیاره.چندبار هم گفته بهم که من موقعی که امدم خواستگاریت فکر میکردم پولداری و پدرت دست بده داره و کسی هم که مارو بهم معرفی کرده از پولتون خیلی تعریف کرده بود ،ولی الان میبینم که از اون بابات هیچی به ما نمیماسته ،بابات اگه ادم بود باید خونه برامون میخرید نه اینکه رهن و اجاره رو بده و ....خلاصه اینکه شوهرم من رو فقط بخاطر پول انتخاب کرده و با اینکه بابام خداییش تاالان این همه بیش از وظیفش خرجمون کرده باز هم از بابا توقع داره و بهش توهینم میکنه.
ما توی مسایل دیگه هم مشکلات زیادی داریم.بارها و بارها گفته که باید جدا بشیم ولی من التماسش کردم که اینکارو نکنه.پیش مشاورای زیادی هم رفتم ،ولی مساله ای که الان ذهنم رو درگیر کرده اینه که ایا واقعا زندگی با همچین فردی که رفتارهای بد با من داره ،توی همه چیز کم میذاره،توجه و محبت و خرج مالی که برای دیگران میکنه سر سوزنش رو در راستای من انجام نمیده،به بدیهایی که در حقم میکنه افتخار میکنه و همه جا بازگو میکنه و من رو مضحکه همه کرده،مهمتر از همه به قول خودش به خاطر پول بابام باهام ازدواج کرده ،و اینکه نامرده و با وجود دو بچه سر هر موضوع بیخودی میخاد طلاقم بده ان هم توافقی و به این شکل که من از همه حق و حقوقم و حتی بچه هام بگذرم ،زندگی با این فرد ارزش ادامه داره؟من تلاش کردم و میکنم اما در حال حاضر مردد شده ام که چه کار کنم؟ممنون
نظرت چیه؟
